همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

سلام ، من برگشتم

سلام به دوستای خوشگل و نازم .

دوستای عزیزم ،‌ همراه و همدم من .

کامنتهای پر از مهربونی تون رو خوندم . کم کم جواب میدم .ببخشید .

امروز بعد از 2 روز مرخصی به آغوش کار بازگشتم .مراحل رفتنمون هم اینجوری شد که یکشنبه خودم تا 4:30 سرکار بودم و همسر جان تا 6 .وقتی اومد خونه بازهم مردد بودم که بریم تهران یا نه .تو این هاگیر واگیر هم زد و دندون درد گرفتم ، ظاهراً که سالم بود ولی مثل اینکه یه سوراخ کوچیم روش افتاده بود و وقتی غذا میخوردم دردش شدید میشد ،‌حالا غمم شد دو برابر .وای خدا اگه برم تهران ، درد بگیره چه کنم ؟هم تعطیله هم اچید میخواد برگرده و من تنهام .منم که بدون اچید انگار دست و پا ندارم .

خلاصه با سلام و صلوات گفتیم بریم دیگه .انشاء الله که چیزی نمیشه .یه کم استراحت کردیم و ساعت 10:30 راه افتادیم .من همش می ترسیدم جاده برفی باشه ، اما الحمدلله هوا فقط سرد بود و مشکل دیگه ای در کار نبود .

دوشنبه صبح که بساط پخت شعله زرد به راه بود .جای همتون خالی .خیلی خوب بود و خوش گذشت .بخصوص که مدام داشتیم دعا می خوندیم و بعد زمان ریختن زغفران ، به ترتیب اسامس ائمه و اسامی متبرکه و سوره های قرآن رو با زغفران وی دیگ میریختیم و هممون حال غریبی داشتیم و تو سکوت داشتیم دعا میخوندیم .

بعد ازظهر با دلی آکنده از غم ، ( وقتی میگم آکنده یعنی واقعاً آکنده ها ) همسرجان رو راهی کردیم .چون بنده خدا مرخصی نداشت با من بمونه .

عصر هم منزل خواهر مجلس زنونه ای برپا بود که از اونم کلی فیض بردیم .خلاصه همه دعوام کردن چرا نی نی ندارم و کلی برام دعا کردن . منم چی بگم آخه ؟

سه شنبه هم کمی کارای عقب افتاده دیروز رو انجام دادیم و بعد از ظهر با خواهرم کلاس تفسیر رفتم و چهارشنبه هم به همراه مامان و بابام برگشتیم به دیار یار .

این بود انشای من از ازین چند روز غیبتم .باز هم ازتون ، از محبتتون ، از دوستی گرم و صمیمانتون ممنونم .

نظرات 8 + ارسال نظر
صبا پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:55 ب.ظ

ایشاله دندونت خوب بشه

آی صبا جان .به مهمترین نکته این پست اشاره کردی .ممنونم

nice.design پنج‌شنبه 5 دی‌ماه سال 1392 ساعت 01:07 ب.ظ http://nicedesign2.ذمخلبش.زخئ

سلام
من اومدم که بدونم سلیقه ی شما چیه؟
چه رنگی رو دوست دارین؟
چه طرحایی شمارو به وجد میاره؟
دوس دارین یه پوستر خوشگل با عکس خودتو، حتی عکسی که با موبایل از خودتون گرفتید، داشته باشید؟!
یا یه هدر زیبا و منحصر به فردی که لوگوی اسم وبلاگتون روش حک شده باشه؟
یه کارت پستال شیک و خوشگل
برای جشن
یا کریسمس
یا تولد دوستتون؟
حتی با عکس خودش؟
یا چیزی که اون دوس داره!!!
کارت دعوت و....
کارت ویزیت چی؟
دوس دارین یه کارت ویزیت منحصر به فرد داشته باشین از خودتون؟
و خیلی چیزایی که طراحیش، جزو ارزوهاتون بوده...
اگه دلتون می خواد با کمترین هزینه
یه عکس از خودتو با طراحی زیبا و شیک روی شاسی ، روی دیوار اتاقتون داشته باشین، به وبلاگ نایس دیزاین سر بزنید و از کارها دیدن کنید
هر چند سلیقه ی شما هرچه که باشه، در اولویت کار ما قرار می گیره
و اینکه خیلی راحت می تونید با سیستم اپلود فایل در وبلاگ نایس دیزاین، عکس خودتونو اپلود کنید و طراحیش رو به نایس دیزاین بسپارید
و سوالات خودتون رو به صورت انلاین بپرسید...
منتظرتون هستم...
یادتون باشه، عکس های خانگی تون هم به بهترین شکل ویرایش میشه و کیفیتش عوض میشه،
یه البوم خوشگل داشته باشید از عکساتون...
فقط با نایس دیزاین...

مامان علیرضا mahtab جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:48 ق.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

امیدوارم دتدون دردت تا الان خوب شده باشه
رسیدنتون به خیر
اون قلب اکنده از غم رو درک کردم
با فچهم رفتن اما تنها برگشتن خیلی غم داره
نذر خواهرتون قبول باشه ایشالا و حاجاتتون روا
ما تا حالا شب حرکت نکردیم، سخت تیست؟ ترسوییم ما

ممنونم مهتاب جون .اتفاقاً دندونم خوب شد .اما برای احتیاط امروز وقت دندون پزشکی گرفتم .شانس که ندارم دوباره یهو تو یه موقعیت بد گیرم می اندازه
سخت ؟؟ نمی دونم شاید .آخه می دونی من همش تو راه می خوابم و همسر بیچاره رانندگی می کنه .

آلیس شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 07:19 ق.ظ

ای عزیز دل ما. میگم چند روزی حال و هوامون خوب شده بود. پس بوی یار به مشاممون میخورده.
بازم خداروشکر که اومدی و ی حال و هوایی عوض کردی خدارو شکر

انقدر شرمنده نکن دیگه .اتفاقاً هوا آلودگی اش هم زیاد بود تا منم چند ساعتی فقط چند ساعت مثل شما تجربه این هوا رو داشته باشم .

زهرا شنبه 7 دی‌ماه سال 1392 ساعت 11:42 ق.ظ http://negahetazeman.blogfa.com/

انشالله که سفر بهت خوش گذشته باشه قبول باشه عزاداریت

ممنون زهرا جان . قربون محبتت

پری یکشنبه 8 دی‌ماه سال 1392 ساعت 03:18 ب.ظ http://0o0o0o0o.blogsky.com/

عزیز دلم واسه منم دعا کردی؟؟؟؟کلی دعا دارم.....جوجه ارشد قبول شه...جوجه کار پیدا کنه...جوجه جواب بله بگیره از بابام....اووووووه و و و !!!!!خلاصه که حسابی محتاجیم به دعا....
دل آکنده از غم رو که من کاملا میفهمم یعنی چی!!!!!
نذرتون قبول رزی جونم

ای جان دلم .انشاء الله خدا خودش شما دو تا رو به وصال هم برسونه .
یکی از دوستام که مدادم براش دعا میکردم حاجت روا شد .ازین به بعد خط اول دعاهام تو هستی .باشه ؟

پری دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:27 ب.ظ http://0o0o0o0o.blogsky.com/

میبوسمت هزارتاااااااااااااااااااااااااا.....خیلی ممنونم.....خیلی دل گرم میشم اینطوری و امیدوار تر از همیشه....

همیشه امید داشته باش .خدا الرحمن الراحمین

بلورین دوشنبه 9 دی‌ماه سال 1392 ساعت 10:11 ب.ظ http://boloorin.blogsky.com/

منم اتفاقا دلم می خواد شعله زرد درست کنم البته در مقیاس کم فقط جهت تست...فقط نمی دونم برنجش باید چه قدر آب بمونه...
راستی نذرشون قبول...هان راستی چرا نی نی نداری تا به حال؟(ادای این خاله خان باجی ها)

تو دیگه واسه ما خواهرشوهر بازی در نیار بلورین جان .زورم به بقیه نمی رسه به تو که میرسه
میام برات توضیح میدم شعله زرد رو چجوری درست کنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد