همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

آخ جون

آخ جووووووووووووووووووووووون

امروز از شدت بارش برف تعطیل شدیم

کلی خوش به حالم شد  . آقای همسر رفت سرکار و من تو خونه تنها هستم .

دیروز بعد از ظهر که از سرکار برگشتیم , بعد می استراحت زدیم بیرون .

آی حال داد , نزدیک 2 ساعتی بیرون چرخیدیم و شب که رسیدم خونه از خستگی داشتم میمردم .شام و ناهار هم باید درست میکردم که با یاری خدا , تونستم تا 10:30 شب تمومش کنم .

صبح که جشم باز کردم دیدم بله خیابون و پیاده رو یکی شده اونقدر برف نشسته که همه جا یه دست سفید شده .خدا رو شکر کردم و کیفور کیفور شدم .

بوقتی اچید داشت می رفت بهش میگم شانس آوردی داری میری سرکار وگرنه برنامه خونه تکونی عید داشتیم امروز!

بنده خدا میگه : برو بابا تو این سرما کی شیشه پنجره پاک میکنه ؟

گفتم : خلاصه دیگه .

خودم هم طبق عادت از خواب که ییدار شدم دیگه خوابم نبرد , حالا در فکر کارهای عقب افتاده خونه ام هستم و انشاءالله بعد از ظهر با همسرجانم برم بیرون .

دوستتون دارم .

نظرات 8 + ارسال نظر
شیوا دالان بشهت یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:35 ق.ظ

به جای من هم کنار بخاری یه چایی بزن بر بدن .
چایی با هل و زعفرون

رو چششششششششششمم شیوا خانم گل

محبوبه یکشنبه 13 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:32 ب.ظ

چه خوب کاش ما هم تعطیل میشدیم :دی

ایشالا شما هم قسمت بشه طعم تعطیلی رو بچشی

آلیس دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 08:57 ق.ظ

چه میچسبه همچین برفایی با تعطیلی...
دیدی خدا صداتو شنید ...
انشالا امشبم کلی بهتون خوش بگذره

آی قربون خدا برم که چه حالی بهم داد .البته حالمون ناتمام نموند .میام براتون تعریف می کنم

زهرا سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:57 ق.ظ http://negahetazeman.blogfa.com/

خوش بحالتون که برف درست و حسابی دیدین...اینجا که به قدری هوا سرده که میترسی پاتو بذاری بیرون...اون یه ذره برفم که اومده یخ شد رفت

برف ما دیگه از درست و حسابی یه چیز اونورتره .
یک متر و نیم برف بارید .داریم برفکی میشیم

صبا سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:35 ب.ظ

از الان خونه تکونی عید!!!
خوش به حالتون پس چرا ما برف نداریم :(

آره گلم .تجربه به من نشون داده اگه از بهمن شروع نکنم چون سرکار میرم اسفند دیگه وقت نمی کنم و شب عیدی خونه ام ریخته بریخته می مونه .
ایشالا طرفای شما هم به زودی برف بباره

mahtab سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 03:14 ب.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

سلام عزیزم
خوبین ایشالا؟
قدر دونفره های زیر برفتونو بدونین که من الان دلم لک زده براش

سلام عزیز دلم , ایشالا تهران هم یه برف قشنگ بباره و سه نفره برین برف بازی.

فهیمه چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:50 ب.ظ

خوش بحالتونپمشهد هم برف اومدی اما نه به شدت شهرای دیگه فقط سرماشو داریم

مامان فهیمه خوبم , یوسف من که سردش نشد ؟
جون دلم , فدای تو که اذیت شدی

ساناز پنج‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:06 ق.ظ

سلام.ممنونم عزیزم بابت تبریکت و اینکه جویای حالم بودی.خدا رو شکر هردومون خوبیم.
وای سرما و برف این جند روز خیلی برای من سخت بود.

ساناز جونم حالت خوبه ؟
راست میگی خوشگلم , سرما اونم با شرایط تو جداً سخته .
حالت فرنام جون من چطوره ؟خدا رو شکر که هردوتون خوب هستین وخیلی خوشحال شدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد