همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

سارق به دام افتاد

 یکشنبه عصر که وقت دندونپزشکی داشتم .تا نشستم رو یونیت تلفن مامانم زنگ زد و خدا برا هیچ کدومتون نیاره ، خبر فوت یکی از اقوام را دادن .بنده خدا مرد بینوا همش 2 هفته از شروع بیماری و دردش میگذشت اما شدت مریضی اش به قدری بود که سریع اون رو از پا انداخت .

این دوتا دندون بر خلاف قبلی ها کمی درد داشت .البته سری قبل که دندون های سمت چپ رو پر کرده بود من از فک راستم کمک میگرفتم برای خوردن .این بار که سمت راست رو درست کرد چون هنوز اونور کاملاً دردش خوب نشده بود در نتیجه نمی تونستم چیزی بخورم .

به قول بابام که همیشه هم یادش می کنم انگار وقتی گرسنه ای آستانه تحمل دردت کم میشه ، من دیگه کلافه بودم .

شب نتونستم شام بخورم .چون دندون جدید ها یه کم بلند بود و تا دندونهام به هم میخورد نفسم می رفت آسمون .

دیروز صبحانه که شیر خوردم .ناهار هم نشد حسابی بخورم .

تا اینکه رسیدم خونه و یه سوپ آماده درست کردم و یه کم سیر شدم .نمی دونم جریان چیه که وقتی کلاً ناهار یا شام نخوری یه جور گرسنه ای و ولی وقتی که میشینی پای سفره اما نمی تونی درست غذا بخوری یه جور دیگه گرسنه ای .

بعدش زودی رفتم اول برای مامانم یه بلوز مشکی خریدم چون گفته بود مشکی ندارم ، بعد پیش دکترم تا یه کم این دندونهای جدید رو کوتاه کنه و بعد ازون هم رفتم خونه فامیل تازه درگذشته مون .

دیروز به خاک نسپارده بودن .چون منتظر بودن نوه اش از جنوب بیاد .

دیشسب هرکس یه چیزی می گفت : امشب نماز وحشت داره ، نداره .قرآن براش بخونیم نه نخونیم .

من موندم آخه این همه حرف از کجا میاد که میشه 1 کلاغ 40 کلاغ .

امروز صبح هم بنده خدا رو می خواستن دفن کنن .من دیگه مرخصی نگرفتم و نرفتم .مرخصی ام رو برای سوم و هفتمش که مسجد میخوایم بریم نگه داشتم .

بچه شما هم براش دعا کنین خدا بهش آسون بگیره .

گاهی از بودن در اجتماع بیزار میشم .دلم میخواد کنج خونه خودم باشم و از هیج کجا خبر نداشته باشم و فقط خودم به اخبار دروغینی که از خوب بودن همه چیز میشنوم دلخوش کنم .

هفته پیش دوربین مداربسته شرکتمون رو به سرقت بردن .

آقای سارق شناسایی و دستگیر شد .

نه معتاده نه بیکار .

تو بیمارستان دولتی کار می کنه .یه بچه داره و یکی دیگه تو راهی .

دردش چیه ؟ نمی دونم .

رئیس می گفت بنده خدا پدر و مادرش اومده بودن کلانتری .سرشون رو بالا نمی آوردن .باباش گویا بعد از عید تا 12 میلیون دستی بهش کمک کرده .نمی دونم این همه زیاده خواهی اش برای چی بوده .

باز هم چیز دیگه ای از دهن رئیس در اومد این بود که 2 تا دختر رو کلانتری گرفته بودن .اول فکر می کنه برای موردهای منکراتی و دوست پسر و ازین حرف ها .2 تا دختر 14 ، 15 ساله .بعد کاشف به عمل میاد نخیر خانم فروشنده شیشه بودن .

جالب تر قضیه اش اینه که آقای سارق همون شب دوربین چند تا شرکت دیگه رو زده بود .موقع سرقت روی صورتش شال پیچیده بود .یکی از جاهایی که رفته بود یه آزمایشگاه متالورژی بوده که خانم صاحب اونجا هم تو بیمارستان بوده .از قضای روزگار طرز راه رفتن آقا دزده که یه جور خاصی هم هستش رو می شناسه و دزد شناسایی میشه و یه چند نفری من جمله شرکت ما یه اموالشون می رسن .

حالا این وسط رئیس کلانتری دیروز به رئیس 4 تا اسم داده میگه نامه بزن از اینا تشکر کن

نظرات 6 + ارسال نظر
منصور سه‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 12:31 ب.ظ http://asemanesher.blogfa.com

بستگی به دارا بودن و نبودن نداره دزده از دوربین مداربسته خوشش می امده که همه جا دوربین سرقت میکرده
بگذریم بلاخره دندون کوتاه شد ؟

بله شاید هم به نوعی بیمار باشه که این کار رو می کنه .

محبوبه سه‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 07:40 ب.ظ http://mzm7072.persianblog.ir

حتما یه مشکلی داشته این دزده.
بهتری الان عزیزم؟

حتماً .مشکل خود آزاری و مردم آزاری بوده شاید .
آره محبوبه جان .خیلی بهتره دندونم

man سه‌شنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 09:44 ب.ظ http://coffeetalkh12.blogfa.com

salam rozayeazizam
khobi?
hamishe movafagh bashi
eltemase doa

سلام .
مریم خودتی ؟
آره ؟
کجا بودی این همه وقت ؟

mahtab چهارشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 07:57 ق.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

سلام
خدا بیامرزه اون قوم و خویشتون رو و بهش سهل بگیره ان شا الله

اتفاقا حرف علت دزدی بود، پدرم معتقده همیشه هم علتش فقر نیست، گاپی زیاده خواهی شروعشه و عادت باعث ادامه اش میشه، مورد شرکتتون تاییدش کرد این حرفو
واقعا جای تاسف داره، اون دخترها خونواده ندارن یعنی؟
خدا هرچی رو ازمون میگیره ایشالا ایمانمونو ازمون پس نگیره که کارمون بیخ پیدا میکنه
,ایشالا شرایط دندونهات به زودی عادی شه عزیییزم

سلام عزیزم .
بله منم همش به این فکر میکردم که طرف گویا خیلی زیاده خواه بوده .یعنی گامش رو به اندازه حقیقی زندگیش بلند نکرد و پاشو فراتر گذاشته بود .
از تاسف اون دخترها نگو که واقعاً حیرونم .موردهای دیگه هم این چند وقته شنیدم که خیلی متاسف شدم .
جداً که ایمان اگر باشه ، بقیه چیزها هم ربامون میمونه .حیا و شرم و مناعت طبع و خیلی چیزهای دیگه

بلورین پنج‌شنبه 1 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 04:28 ب.ظ http:// boloorin.blogsky.com

اووووووف من یکی اصلا حوصله دندون پزشکی ندارم
بعضی از دزدی ها جنبه روانی دارن...منم چند وقت قبل دزدی از یه سوپر مارکت بزرگ و شنیدم که با دوربین شناساییش کرده بودن بعدم فهمیده بودن طرف نیازمند نبوده

اون استرس دندون پزشکی از دردش بیشتر آدم رو اذیت می کنه .
حالا نمی دونم طرف حد نیازش تا چه اندازه بوده .ولی هرچی هست به حق خودش راضی نبوده و زیاده خواهی کرده

آلیس چهارشنبه 7 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 01:00 ب.ظ

خدا رحمتشون کنه
انشالا خدا به خانوادشون صبر بده عزیزم. حتما براشون فاتحه می فرستم
گلم بعضیا از زیاده خواهی میزنن تو کار دزدی. به فکر آبروی خودشون نیستن فکر آبروی خانواده و زن و بچشونم نمیکنن

مرسی نازنینم .
زیاده خواهیه دقیقاً .خوب واقعیت رو باید پذیرفت سطح هرکدوم از ماها جداست .قرار نیست درآمد همه یکی باشه .حالا چون من درآمد از همسایه ام کمتره باید خودئم به هر دری بزنم تا به اون برسم .ولو از هر طریق و راهی ؟
شایدم عادت نادرست این کار تو وجودش مونده و نمی تونه دست بکشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد