همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

ملالی نیست جز بی خوابی

اگه پستی نمی نویسم و چیزی نمیگم ، فکر کنم بخاطر ماه رمضون و روزه داری و بی حالی و کسلی اش باشه .

وگرنه خدا رو شکر زنده ام و روزگار هم بر وفق مراده .

همش کمبود خواب دارم ، چون شبها معمولاً زود زود بخوابم میشه 12:30 ، سحر هم بیدار میشم ، بنابراین در تمام روز بی حس و حالم .

نماز روزه های شما قبول دوست جونای گلم .

راستی گفته بودما که اچید یه مادربزرگ داره که ماما بوده و سالهای سال تو بیمارستان و بعدش هم خونگی به این کار مشغول بوده .

انقده ماه و گل و عشقه که من به اندازه مادربزرگ خودم دوستش دارم خدا بهش عمر بیشتر و باعزت بده .

دیروز پدرشوهرم زنگ زده به همسر میگه مادربزرگ برات پول کنار گذاشته ، خبر دار شده تو برای کارت رفت و آمد میکنی گفته پول راهش با من .

چونکه همسرم در پی اون دست اندازهای کاری ، محل کارشون از شهر خودمون عوض شد و رفت و آمد میکنه . البته با دوستاش به نوبت ماشین می برن و  خیلی فشار مالی بهمون نمیاد . اما خوب اون ماهیانه ِ مادربزرگ بیشتر از کرایه ماشینیه که قراره پرداخت کنه .

هرچی هم بهش میگیم نمی خوایم میگه نه که نه .

حالا این مادربزرگ عشق نیست ؟

نه اینکه بگم فقط فکر مسئله مالی اش هستم نه ،البته دروغ چرا ، کی از پول بدش میاد  اما همین که یه پیرزن 70، 80 ساله این درک رو داره که وقتی کمکی از دستش بر بیاد دریغ نکنه ، آدمو شرمنده میکنه .

البته منم همیشه سعی می کنم در قبال این کارهاش جور دیگه جبران کنم ، دوست ندارم زیر دین بمونم اما محبت های اون کجا و محبت های من کجا .

خدا همه مادربزرگ ها و پدربزرگ های گل و مهربون رو برامون نگه داره .

نظرات 6 + ارسال نظر
mahtab جمعه 20 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 09:59 ق.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

سلام عزبزم
نماز روزه هاتون قبول
ما هم امسال همش کم خوابی داربم، شبها زودتر از 12نمیخوابیم و ...
به قول همسرم بیشتر از تشنگی و گرسنگی کم خوابی داره اذیتمون میکنه
خدا این مادربزرگ گل و فرشته را حفظ کند ان شاالله، خیلی ماهه و مهربون ماشاالله

سلام گلم .
نماز و روزه های شما هم قبول حق باشه .امان ازین بیخوابی .کلاً ماه رمضونها همش این بیخوابی آدم رو شل و ول می کنه .
امروز که دیگه دست خودم نبود هرکی باهام حرف میزد تو چشاش نگاه میکردم و خمیازه میکشیدم

صبا جمعه 20 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:49 ب.ظ

الههههی خدا همه این مادربزرگهای مهربون رو صحیح و سالم نگه داره.
مادربزرگ منم همینطور بود و دائم به بهانه های مختلف بهمون کمک میکرد.بعد فوتش خواهرش که خاله مامانم باشه کارهای مادربزرگ رو تکرار میکرد.خدا روح هردوشون رو شاد کنه

خدا هر دوشون رو رحمت کنه .
ای جانم ،‌ صبا می بینی چه یادگاری های خوبی برامون گذاشتن .خوش به سعادتشون .
کاش ما برای بچه ها و نوه هامون ازین کارها بکنیم

آلیس شنبه 21 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:21 ق.ظ

عزیزم خدا این مادر بزگ نازنین و براتون حفظ کنه. انشالا خدا عاقبت به خیرشون کنه...

فدای تو .
ایشالا خدا برامون نگهش داره .جواهره

برای تو دوشنبه 23 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 12:35 ق.ظ http://www.dearlover.blogfa.com

با هات موافقم موضوع مادیش نیست موضوع اینه که به فکرتون هست این ارزش داره
انشالله که خدا عاقبت به خیرشون کنه

انشاء الله .
واقعاً همین طوره .اینکه ما به یادش هستیم برام ارزشمنده عزیزم

مونا دوشنبه 30 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 08:56 ب.ظ

سلام عزیزم
قالب نو مبارک :*
رمزت رو عوض کردی دوستم؟

سلام عزیزم .ممنونتم
الان میام رمز رو بهت میدم

وبلاگچه خاطرات جمعه 24 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 04:53 ب.ظ

چرا واقعا عشقـــــــــــــــه!!!

قربونت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد