زن بودن کار مشکلی است؛
مجبوری : مانند یک بانورفتار کنی
همانند یک مرد کار کنی
شبیه یک دختر جوان به نظر برسی و
مثل یک خانم مسن فکر کنی !
ای بزرگ هنرمند زمان ، خسته نباشی و
روزت مبارک
دیشب با وجود اینکه کلی کار داشتم اما نیت کرده بودم به خاطر سالگرد پدر بزرگم حلوا درست کنم . خدا هم کمکم کرد و با تمام مشغله کاری ام درست کردم . پدر بزرگم سال 76 فوت کرد و من اون موقع 13 سالم بود و خوب البته خاطرات کمی از پدر بزرگم دارم .چون تا حدود 10 سالگی من ، تو یه شهر زندگی نمی کردیم تا بتونیم تند تند پدربزرگ مادر بزرگم رو ببینم . فقط 2 ، 3 سالی ساکن یک شهر بودیم .
این پدربزرگ من که ما حاجی صداش میکردیم ، پدربزرگ تنی من نبود .یعنی مادربزرگ خدابیامرزم ، بعد از تولد مامان و تنها خاله ام ، با حاجی ازدواج کرده بود و از حاجی هم فرزندی نداشت . حاجی هم بنده خدا خانوداده شلوغی نداشت .تا جایی که یادمه یه خواهر داشت که گاهی میرفت بهش سر میزد ولی ما که خواهرش رو ندیده بودیم .
اما حاجی ما رو مثل بچه ها و نوه های خودش دوست داشت و فقط بهمون محبت میکرد . من که مدت کمی در کنارش بودم اما اونچه مامان و بابای خودم یا خواهر و برادرم میگن فقط و فقط یادآوری خوبی و مهربونی اون خدا بیامرزه .
من هنوزم دلم براش تنگ میشه و شده که از دوری اش اشک هم بریزم .دیشب که داشتم حلوا رو درست میکردم با خودم گفتم ، محبت چه ها که نمی کنه . گاهی میشه برای سالگرد مادربزرگم وقت نمی کنم حلوا درست کنم و فقط یه قرآنی میخونم یا چیز دیگه ای خیرات میکنم امابرای حاجی خدا بیامرز ، چون هیچ کس نداشت دلم نمیاد که بی تفاوت باشم . همیشه سعی میکنم سالگردش رو به خواهرم یادآوری کنم تا اونم خیراتی براش بفرسته .
این احساس ما به حاجی ، مصداق واقعی دوست داشتن جدا از نسبت های خونی و فامیلی هست .ما به شکل سببی با هم نسبت داشتیم ولی شاید بیشتر از یه پدربزرگ خونی دوستش دارم .
خیلی با ایمان بود و همیشه با نماز و قرآن بود .مرگش هم اونقدر راحت بود و یه روز صبح جمعه ما رو ترک کرد . چهره اش هنوزم تو یادمه . همیشه یه لبخند روی لبش بود و کنار اتاق داشت روزنامه میخوند . عاشق روزنامه بود .
نه فقط ما بلکه همه فامیل هم ازش به نیکی یاد میکنن و این خاطره یک مرد باخدا در ذهن ماست .
دارم به این فکر میکنم محبت حد و مرز ها رو از بین میبره .هم خون بودن رو از بین میبره . این عشق ِ که به تمام روابط ، استحکام میده و روح هر آدمی رو تازه میکنه .تو هر سن و سالی .تو هر مکان و موقعیتی مثل عشقی که حاجی به ما داشت .
امروز سالگرد رفتنش هست .خداوند رحمتش کنه و البته جمیع رفتگان و مردگان رو .