همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

تعطیلات خوش گذشت ؟

دوستای خوبم ،‌ عزیزای دلم تعطیلاتتون خوش گذشت؟

برای من هم بسی خاطره انگیز شد  ........

بله اسباب کشی کردیم .

از چهارشنبه که تعطیل شدم یک سره دارم کار میکنم تا دیشب که خسته و کوفته اومدم خونه خودم .

چهار شنبه نصاب پرده اومد و پرده ها رو نصب کرد .چقدر هم خوب شد .سر فرصت عکسشو میگذارم .

صبح عید که اصلاً نفهمیدم عیده ( بس که کار داشتم ) کارهام شروع شد .خونه قبلی مامانم رفتم و شروع کردم به جمع کردن وسایل .چون هنوز کل وسیله ها جمع نشده بود .بعدشم به قول خانم برادرم ،‌ مامان من 20 سال تو اون خونه بود .جمع کردن وسایل چنین خونه ای با مثلاً خونه من که 2 سال توش هستم زمین تا آسمون فرق می کنه .تازه فکر کنید خود صاحب خونه هم نباشه .خلاصه به هر زحمتی بود ، وسیله ها رو جمع کردیم و صبح جمعه اسباب کشی اصلی انجام شد .

پنج شنبه هم به لطف خدا آنچنان بارونی از صبح تا شب داشت میبارید که بیا و ببین .فقط خدا خدا میکردیم فردا صبح بارون قطع بشه .آخه ازین بارونهای معمولی نبود که ازین بارونهای شمالی بود که همه چی رو خیش میکرد .

اما به لطف خدا صبح جمعه یه آفتاب قشنگی شد . البته ما کامیون چادر دار گرفته بودیم اما خوب شد که بارون بند اومد چون همون جابجایی تا دم ماشین هم توی اون بارون شدید مکافات داشت .

خلاصه به هر زحمتی بود تا شب یه سر و سامونی به وسایل دادیم .

فعلاً  کل خونه جدید رو مرتب کردیم و چیدیم اما داخل کشو ها و کمد ها و کابینت ها منظم و مرتب نیست .ظاهر خونه آباده اما باطنش ....

الهی بگردم برادرم بزرگم همه کارها رو به عهده داشت .تمام استرس این اسباب کشی هم رو دوشش بود .

خدا خودش بهش خیر بده .

دوشنبه صبح هم به امید خدا حاجیه خانم ما بر میگردن .قسمت شماها بشه انشاء الله

فعلاً بازهم کارهای نهایی رو برای خونه باید انجام بدم .خودتون می دونین که یه خونه جدید چقدر خرده کار داره و خرده ریز میخواد .با یاری خدا انشاء الله درست میشه .

ممنون از دعاهای خوبتون

عید غدیر مبارک




چه نعمتی بالاتر از شیعه بودن ؟
فخر به عالم می فروشیم که شیعه مرتضی علی هستیم .
خدایا این نعمت رو از ما نگیر .
عید همه تون مبارک