آخه من از چی می ترسم ؟
ازین که همسر از کار بیکار بشه ؟ ازین که بی دلیل تعدیل بشه ؟
مگه نه اینکه روزی هر کس دست خداست ؟
مگه غیر ازینه که خدا خودش هوامونو داره ؟
آخه ترسم از چیه ؟
الحمدلله ، خونه ای در حد وسع خودمون داریم ، ماشین داریم ، من سرکار میرم ، دیگه این همه دلهره برای چیه ؟
اگه جای اون بنده خدایی بودم که هم مستاجره ، هم ماشین شخصی نداره ، هم اینکه خانمش با اینکه رشته اش با من یکیه ولی هنوز کاری نتونسته دست و پا کنه و در نتیجه یه دونه حقوق دارن ، چیکار باید میکردم ؟
اگه جای اون بنده خداهایی بودم که روز 14 فروردین امسال نامه عدم همکاری شون رو براشون فرستادن و گفتن تو این رده شغلی کارمند زیاد داریم و فرداش یه فرد جدید به جای همون فرد استخدام کردن ، چیکار باید میکردم ؟
درسته که هممون عادت کردیم به اینکه اگه بی حساب و کتاب عذرمون رو خواستن ، چیزی به اسم اعتراض نداریم . درسته که تو این بحبوحه که همه درگیر موندن یا تعدیل هستن ، یهو خبر از نیروی جدیدی که تازه 10 روز اومده تو مجموعه و البته رشته تحصیلی نامرتبط هم داره ، همه رو شوکه می کنه ،
اما ،
اما مگه ما خدا نداریم ؟
مگه من بهش ایمان ندارم ؟ پس چرا می ترسم .
ناحقی میشه ، باشه ، زمونه زمونه ناحقیه ، خدا که خودش جای حق نشسته .
اون وقتی در اولین ماه های زندگیمون به دعوت خودش زائر خونه اش شدیم ، مگه دوام زندگیم رو ازش نخواستم ، من که ایمان دارم چیزی رو که ازش خواستم ، بهم میده ، پس چرا دلهره دارم ؟
وقتی نعمت بزرگی به من داده اونم همسر خوبمه ، که امیدوار تر از همیشه میگه توکل بر خدا ، هرچی پیش بیاد خیر و صلاحمونه ، وقتی مدام این روحیه اش رو به من هم منتقل می کنه ، دیگه نه جای ترس هست ، نه بحث و حرف .
پس فقط میگم توکلت علی الله
توضیح : شرایط کاری همسر از ابتدا با دلهره همراه بود ، شاید شغل های دیگه هم که قراردادی باشن ، همین حس و حال رو داره ، اما دلهره بیشتر ، ترس از جواب مردمه .شاید این جواب دادن برای ما که تو شهر کوچیکی زندگی میکنیم خیلی سخت تر باشه .
وقتی بدون هیچ دلیل منطقی ای ، تعدیل می کنن ، کار سخت تر میشه . فهمش سخت میشه برای خود ما که درگیر جریان و گیر و دارش هستیم چه برسه به فامیل و دوست و آشنا .
هفته پیش برام خیلی سخت شروع شد .شنبه ناراحت کننده ای بود .اما بعد از یکی دو روز ، وقتی همسر باهام صحبت کرد و وقتی دیدم خودش همه چیو سپرده دست خدا ، تمام تحلیل هایی که بالا نوشته بودم اومد تو ذهنم .مطمئناً لطف خدا بود که این افکار آرام کننده جای خودشون رو به دلهره هام دادن .اما هرچی بود و هست الآن دیگه نمی ترسم و برای همه همکارهای اچید آرزوهای خوب دارم .اینکه هرچی به خیر و صلاحشون هست ،همون براشون پیش بیاد و همگی به خواست خداوند ، رضا باشیم .
سلام عزیزم .انشالله هر چی خیره پیش بیاد.غصه نخور حتما خدا براتون بهترین ها رو رقم میزنه.
عزیزم من 2جز برام بزار اگه خدا کمکم کرد دوباره بهت میگم.مرسی از اینکه برای ختم قران پیش قدم شدی
سلام گلم .
انشاء الله .حتماً همین طوره .خداوند خودش یاریمون کنه .
چشم .شماره جزء اش رو میام بهت میگم
ایشالا نگرانی تون برطرف بشه زودتر و همسرت مشغول یه کار خوب و مطمعن بشه
چقدر خوبه که تو چنین شرایطی هردوتون امیدتون به خدا هست و بقولی سرکلاف رو گم نکردین. کاش تو کشور قوانینی برای حمایت از کارهای قرادادی و متغیر بود
ممنونم ازت شهره جان .
آره خوب متاسفانه قانونی نیست که این جور مشاغل رو به معنای واقعی حمایت کنه .
خدا رو شکر که به لطف خدا دلم آروم گرفته
1518یک راه مطمئن و درآمدزا برای کسانیکه مایلند از صفر شروع نموده و از هیچ به همه چیز برسند درآمد بسیار زیاد , آسان , مطمئن و قانونی برای صاحبان سایتها , وبلاگها و بازاریابها
سلام عزیزم
واقعا تبریک داره که اینقدر توکلتون بالاست....مگر نه اینه که روزی دست خداست به قول خودت... اما ما ها اینقدر میترسیم...کار و خیلی چیزای دیگه وسیله رسیدن روزی به ما هستند..مهم اینه که صاحب اصلی همیشگیه...بهترینها رو براتون ارزو دارم عزیزم
سلام دوست خوبم .
مهتاب این افکار و احساس الآنم فقط لطف خداست .خودش آنچنان دلم رو آروم کرد که نگو .
ایشالا به امید خدا مشکلات همه حل بشه
واقعا خیلی خوشحالم واقع بینانه با این موضوع کنار اومدین و به خدا توکل کردین. عزیزم من خودم ختم قرآن گذاشتم و فردا باید جز 2 رو بخونم. پس جز 15 رو وقتی بهش رسیدم میخونم و جز سی هم همین طور.
واست بهترینا رو آرزو میکنم. التماس دعا. بوس
قربونت برم عزیزم .
مرسی محبوبه خوبم .ایشالا تو هم به آرزوهای خوبت برسی نازنینم
عزیزم منم همیشه از این درگیری های ذهنی تو دارم
و باز هم با حرفهایی شبیه حرفای تو خودم اروم میشم اما نکتش اینجاس که این فقط برای من و تو نیس گلم خیلی ها این مشکل و دارن و این استرس همراهشونه.
اما به این باور رسیدم که حتی اگر خداییییییییییییییییییییییییییییییی نکرده ی روزی تعدیل نیرو هم بشه حتما حکمت خدا بوده و خدا خواسته ی کار بهتر با شرایط بهتر خداوند جورکنن
راستی عزیزم اگر برات مقدوره دو تا جز دیگه هم به من لطف میکنی بدی...
واقعاً همین جوره آلیس .
همیشه این استرس و ترس میاد سراغ آدم .شاید منم یه کم زیاد وسواسی هستم اما خدا رو شکر الآن به این نتیجه رسیدم که به قول تو اگر هرچی پیش بیاد حتماً حکمتی در کاره .
گل گفتی عزیزم.توکل به خدا.ما هم همین روزها رو گذروندیم و میگذرونیم
سلام عزیزم وبلاگ زیبایی داری خوشحال میشم به من هم سر بزنی
اگه رمز هم خواستی در خدمتم[چشمک]
اگه با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن[گل]
سلام گلم .ممنونم.
وب شما هم پر از شور و عشق بود و لذت بردم .
خوشحال میشم بازم بهم سر بزنی
همه چیز دست خداست شاید خداوند جای بهتری برای همسرت در نظر گرفته باشه
خودت رو جای اون زنی بذار که فقط مردش کار می کنه اونم فقط 6 ماه در سال و اون 6 ماه درآمد هم همش می ره بابت قسط ماشین و خونه
آره بهار جان .خودم هم به این نتیجه رسیدم که همه چیز دست خداست .
گاهی که خودم رو با این چنین افرادی مقایسه می کنم فکر می کنم خیلی پر توقع هستم .
اما دیگه میخوام همه چی رو به خود خدا بسپارم
تولدت مبارک
ممنونم
