خدا رو به بزرگی و عظمت خودش شکر می کنم و ازش می خوام همه مریضها رو شفای عاجل بده . به لطف خدا ، آقای همسر ما دیسک کمر نداشت و جواب MRI خوب بود .دکترش گفت شاید یه اسپاسم بوده که با یه کار سنگین یا بد نشستن باعث اون درد شدید شده که شبیه درد دیسک کمر بوده .در هر صورت به قول همسریمون ، ایشون فعالیت های ورزشی اش رو دنبال میکنه .
از دوستای خوبم به ویژه ارغوان جون واقعاً تشکر میکنم که به فکرم بودین و جویای احوال مریض من بودین . ما همدیگه رو ندیدیم ولی همین که ته ذهنمون به یاد همدیگه هستیم خیلی جالب و قشنگ ِ.
برای همدیگه دعا میکنیم و آرزوی خوشبختی داریم .کلی انرژی های خوب به همدیگه میدیم .یه جورایی همدیگه رو انتخاب کردیم و دور هم خوشیم . الهی که همیشه همه شماها خوش باشین .
دیروز یکی از ماهی قرمزهام مرد .یعنی وقتی آقای گل از سر کار اومد خونه دید از تنگ آب پریده بیرون .بدجور دلتنگشم .ماهی کوچولوم چشم خورد .بس که امسال عید هر اومد دید ،گفت واقعاً اینا از پارسال موندن ؟ واقعاً از شیر آب تنگشون رو پر میکنی ؟ واقعاً .........
خلاصه شدیداً بفکر یه جفت برای اونی که مونده میگردم تا تنها نباشه .
خداراشکر که حالشون خوبه
مرسی شیوا جون
خدا رو شکر... نه دیگه ماهی قرمز نخر رز
اونم میمیره ها ...
نمی خوام بخرم .مال مامان اینا رو میخوام بیارم پیش این یکی که تنها نباشه
ای جااااااااااان تو چقد مهربونی
و خدا رو شکر که حال آقای همسرتون خوب و مشکلی ندارن
مرسی فهیمه جون.لطف داری گلم
عزیزم تو خیلی ماه و خانومی
خیلی خوشحالم که هستی
گاهی وقتا آدم یه جایی توی زندگی گیر میکنه که نمیدونه باید چیکار کنه وچه بسا خدا بهش شانس داده و آدمای هم صحبتش بی طرف و منطقی باشن
عزیزم خوشحالم که توی دنیای مجازی کسی مثل تو رو دارم که عین خواهرم میدونمش و منطقی باهام حرف میزنی
مطمعن باش خدا هم تورو دوست داره هم همسرتو
خوشحالم که دغدغه ی ونگرانی ای که پیش اومده بود بخیر گذشت
اون ماهی قرمز کوچولو هم خدا رحمتش کنه
مرسی مریم جون.چرا اینقدر شرمنده ام میکنی گلم ؟
خواهش میکنم من تنها کاری که ازم بر میاد همفکریه .
مرسی خانم .ایشالا نو هم زودتر به آرزوهات برسی
خدارو شکر خیلی خوشحال شدم که مشکلی نداشت همسرت واقعا از ته دلم واسش دعا کردم خدا کنه همیشه تنش سالم باشه وکناره هم خوشبخت
واقعا منم همین حس رو دارم شمارو ندیدم ولی یه وابستگی خاصی پیدا کردم
مرسی ارغوان خوبم .چقدر قلب مهربونی داری تو عزیزم .
ایشالا تو هم به آرامش واقعی تو زندگیت برسی
خدا رو شکر بابت جواب ام آر آی...
ایشالا که با مراقبت دیگه از این دردها سراغ همسرت نیاد...بالاخره می گن آدمی که از سنگ و آهن نیست...از گوشت و پوسته...باید یه خورده مراقب بود تا از این دست مشکلات پیش نیاد برای هیچ کسی...
...
ما هم سه سال پیش یه جت ماهی گرفتیم که نزدیک به یک و سال و نیم موندن...البته اولیش حدود یه سال دووم اورد و دومیش یه سال و نیم...منم بدجور وابسته بهش بودم...و از رفتنشون خیلی ناراحت شدم...آخه خیلی خوشکل دهنشون و باز و بسته می کردم...دوست داشتنی بودن و با نمک...
حیف که این ماهی ها به خاطر فضای کوچیکشون خیلی دووم نمیارن و باید حتما تو جایی مثل حوض باشن تا زنده بمونن...
حتما یه جفت واسش بگیر
آره گلم توی حوض یا چاه آب خوب زنده می مونن .میخوام برم ماهی قرمز مامانم رو بیارم پیشش بندازم تا تنها نباشه .دلم برای تنهایی اش می سوزه.
ممنونم بلورین جان .ایشالا شما هم همیشه سلامت باشی
خدا رو شکر که حال شوهرت خوبه
خب اون ماهی هم دیگه عمرشو کرده بوده خب
اشکال نداره
ایشالا یه جفت دیگه واسش پیدا کن تنها نباشه
ماهی بلا نمی دونم چه جوری از تنگ پریده بود بیرون .ماهم خونه نبودیم به دادش برسیم .مرضیه جون عمرش دیگه به دنیا نبود
الهی آمین
خدا رو شکر که همسر حالشون خوبه. ان شاءالله دوتایی در کنار هم زندگی شاد و آروم داشته باشین.
مرسی مونای خوبم .ممنونم ازت
خدا رو شکر......دیروز داشتم فکر میکردم ک تنها داشته آدم سلامتیه و به این جمله خیلی فکر کردم آخه من برادر شوهرم قند داره و واقعا نمیتونم فکر کنم عشقمم ی همچین مریضی ای داشته باشه سخته....باید قدرش رو بدونیم
دقیقاً همین طوره که تو میگی .تا نعمتی از رو از دست ندی قدرش رو نمی دونیم .سلامتی واقعاً واقعاً بزرگترین نعمته گلم .
ایشالا که آقاتون همیشه سلامت درکنارت باشه .خوب اگه برادر شوهر قند داره ،همسرت هم باید مراعات کنه .من شنیدم معمولاً قند ارثی هستش .واقعاً پیشگیری از درمان بیماری دیابت خیلی راحت تره
من واسه عید فایتر خریدم ماهی قرمز اصلا زنده نمی مونه تو دستم عید امسال آکواریوم دار شدیم البته ی بن سای ناز هم خریدیم ک عاشقشم.فایترم هم یاد دادم میپره و غذا رو از دستم میخوره
فایتر قرمز یا آبی ؟
نئو میشه عکسشون رو تو وبت بذاری ؟
فایتر دیدم اما بن سای نمی دونم کدومه
خواهرم هم پارسال یه ماهی قشنگ داشت که در اثر جوگیری ماهی و بیرون پریدنش، مرد!
یعنی یکی دوبار بیرون پریده بود و خواهرم دیده بود و دوباره انداخته بودتش توی تنگ اما دفعه آخر ؛ خواهرم اینا مهمونی بودند و اومدند خونه دیدند مورچه دورش جمع شده!
اگر ماهی خریدی، روی تنگ یه آبکش بذار تا نپرن بیرون..
خدا رو شکر که همسرت دچار دیسک نشده..
بله جوگیری واقعاً مناسب این جور ماهی های شیطونه .
مرسی ازت
خداروشکر واقعا.چی بهتر از سلامتیه؟من الان قدرش رو بیشتر از همیشه میدونم.
من از ماهی میترسم!!!و اگه بمیره هم خیلی دلم میگیره
مرسی پری خانم .
واقعاً هیچی جای سلامتی رو نمیگیره تو این دنیا .
ماهی قرمز کوچولو که ترس نداره بیچاره .البته همسر منم آب تنگ ماهی رو عوض نمی کنه انگار چندشش میشه .منم دلم خیلی گرفت .بهش عادت کرده بودم
یه تصمیمایی گرفتم که یه خوردشو گفتم اما منتظر یه اتفاق توی وبلاگم باش
خیلی تغییر خوبی بود مریمی
فایترم آبیه تیره است بدنش دمش قرمزه.چشم.ولی از بن سای خودم عکس ندارم.....ولی تو وبلاگم میذارم.منظورت بن سای بود دیگه؟یا آکواریوم رو میگی؟نگرفتم؟!
منظورم بن سای بود گلم
سلام گلم
خدارا صد هزار مرتبه شکر
از شادیت شاد شدم عزیزم
ما پارسال دوتا ماهی گوپی داشتیم که تو بهمن ماه صاحب 17-18 تا بچه شدن، امسال عید یکیشون هم زنده نموند، تا قبل از عید یکی یکی مردن، من خیلی غصه خوردم، ادم دلش میسوزه تو خونش موجود زنده بمیرن
آخی .الهی .چه جور تحمل کردی 17-18 تــــــــــــــــــــــــا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ولی خوب شما علیرضا رو داری .خدا گل پسرت رو برات حفظ کنه ایشالا
خدا رو شکر که حال همسرتون خوبه.امیدوارم که هیچ کس هیچ وقت کارش به بیمارستان و دکتر نیفته...
واقعا ماهیتون از پارسال مونده بود؟!اونی که الان بی جفته هم از پارسال مونده؟!
ما چشممون شور نیستا
ممنونم .الهی آمین .
بله خانم .2 تا ماهی داشتم که از پارسال عید مونده بودن که یکیش شیطونی کرد و پرید بیرون تنگ
آره ارثیه دکتر گفته اینا اعضا خانوادشون باید آزمایش بدن.........ما از ترسمون هنوز سمته آزمایش نرفتیم.عکس هم الان میذارم دوربین گوشیم افتضاحه ولی ی بن سای شبیه ماله خودم رو میذارم
وایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی نئو .تصورش برای من غیر ممکنه .چه جیگری داری تو دختر
خداروشکر
انشالله هیچ کسی بیمار نباشه
مرسی سارا جون
من خودم رو جای جاریم میذارم واقعا ناراحت میشم.خدا کنه ک این مریضی رو نداشته باشه چون درمان نداره اصلا همش سعی میکنم ک فکرشم نکنم.دیشب بهش گفتم بریم آزمایش گفت باشه میدونی خودشم میترسه واسه چشمش ک رفتیم دکتر کلی ناراحت بود ک چرا ضعیف شده و سعی میکرد به روی خودش نیاره.
اما هرچی زودتر تکلیف معلوم بشه بهتر نیست .اگه بخواد رعایت کنه کنترلش زیاد هم سخت نیست .من اطرافم چند نفری هستن که قند دارن و کنترل میکنن خودشون رو.
تو هم باید کمک کنی .بخصوص که زنی و برنامه غذایی خونه دست توِ ِ .بیتشر سعی کن از چیزای طبیعی استفاده کنی مثل شیره خرماو توت خشک .یه خورده تو اینترنت بگردی مطالب خوبی می تونی پیدا کنی .اینجوری بیشتر کنارش باشی و باهاش حرف بزنی بهتره .ولی ایشالا که اصلاً‌چیزی نباشه
خدا رو هزار مرتبه شکر عزیزم...
واقعا خوشحال شدم:* خدا برای همدیگه حفظتون کنه تا همیشه؛ عاشق و شاداب....
الهی آمین .ممنونم
همینطور شما و آقای حبه رو برای هم و همه زن و شوهرها رو