همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

همسرم ، منم دوستت دارم

این ها یادداشت های منه . روزهای زندگی منه

دلم گرفته

دلم یه تنوع میخواد . یه چیز جدید .خودم هم کلافه ام .

دلم میخواد عکس قاب عکسها رو عوض کنم اما حوصله ام نمیگیره . دلم میخواد دکوراسیون خونه رو عوض کنم اما می بینم بهترین حالت ممکن قرار داره .دلم یه خونه تکونی عظیم وجودی می خواد .

امروز ازون روزهاست که بی دلیل دلم اشک میخواد و پر از بغضم .

گوشه ذهنم ، خروج از کارم داره آزارم میده و موندنم اینجا هم به شکل دیگه . جالبه این دم دم های آخر کار برام شیرین شده مثل روزهای اول . شاید پاداش رئیس هم بی تاثیر نباشه این وسط . اما تصمیم خودم رو گرفتم .حتی اگه سختم باشه حتی اگه بعدش بهم سخت بگذره که می دونم میگذره باید برم ازین جا .جون نمی خوام شرمنده خدا باشم .

درسته که با اومدن ناظر پروژه کارها کمی درست تر شده ولی خوب نمیتونم به این چیزها استناد کنم . حالا که خوب دقیق شدم میبینم خود ناظر پروژه از تهران داره خط میده همه کارها رو . اصلاً ولش .قرار شد اینقدر تکرار نکنم .

شاید حال ناخوش امروزم به خاطر حرفهای دیشب با همسر هم باشه .

وقتی می بینم اینقدر نگران و دلواپس بقیه است کمی حرصم در میاد . احساس می کنم داره از اخلاق خوبش سوء استفاده میشه .

دیشب باز هم اینو بهش گفتم و در جوابم گفت :

تو هم تنها فرزند خونواده ات هستی که اینجایی . همه فشار کاری پدر و مادر روی توست و آخرش هم بچه عزیزتر یکی دیگه است که میگن همیشه مهربونه .

گفتم من اینا رو می دونم و همیشه هم گفتم . چه به تو چه به مامان خودم .

گفت می دونم اما من این محبتت رو در حق پدر و مادرت به حساب بزرگی تو میگذارم ،‌ تو هم بدون که محبتی که من به خانوده ام میکنه شاید جواب نداشته باشه ، اما تو نشونه بی عرضگی من نگذار .

یه کم بزرگ شو و بزرگ فکر کن .

شرمنده شدم .

نظرات 13 + ارسال نظر
sajjadno1 دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:24 ق.ظ http://www.forum.no1-phone.ir

سلام وبلاگ قشنگی دارین..
ممنون میشم به انجمنم سری بزنید و توش عضو شین http://www.forum.no1-phone.ir
:)

فهیمه دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:04 ق.ظ http://jojofahimm.blogfa.com

عزیز دلم
من احساس میکنم فشاری که بخاطر اینروزا واسه کارت هست باعث شده حساس تر بشی ، نبینم غمگین و ناراحتی گلم
تو که تصمیم خودتو گرفتی ، و بهترین تصمیمه مطمئنم کاری بهتر واست جور میشه که دیگه نه شرمنده ی خدا و نه شرمنده ی خودت باشی گلم

مرسی فهیمه جونم .ممنونم که دلگرمم میکنی .
بوس

آلیس دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:38 ق.ظ

زندگی ما ایرانیا همههههه اینجوریه. مخصوصا پسرای ایرانی. خیلی دوست دارن از دل و جون به خانوادشون لطف کنن حتی اگه لطفی هم از طرفشون نبینن. و این اصولا بین اقایونه تا خانومها. البته ناگفته نماند که بعضی اوقات هم مقصر خانواده ها هستن و اینو یاد نگرفتن که باید کمی از پسرشون بکنن و این استقلال و پیدا کنن که این پسر دیگه پسر خونه سابق نیست...
اما باور کن نصف بیشتر این دلخوری های تو بخاطر همون مشکلی که من دارم

آررررررررررررررررررره ؟
منم درگیرم همونم که خودت می دونی

محبوبه دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:47 ق.ظ

میدونم چی میگی تو ایران همه خانواده هاشون واسشون مهم هستن و به نظر منم در حدر عرفش خوبه اما بیش از اندازش باعث حساسیت میشه
درم ورد تصمیمتم هم مطمئن باش که بهترنی تصمیم بوده و خدا کار بهتری رو واسه پیدا میکنه

مرسی محبوبه جونم .ممنونم ازت.
درست میگی گاهی پذیرشش برام راحته .حتی خودم پیشنهاد میدم فلان کارو بکن ولی گاهی برای سخت میشه .نمی دونم چرا

صبا دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:16 ق.ظ http://maokhoda.persianblog.ir/

منم دیشب حال خیلی بدی داشتم.دیروزم اصلا خوب نبود خیلی فشار روم بود.انقدر که با وجود خستگی زیاد نتونستم بخوابم.چون مغزم پر از فکرای مختلف بود :(

وای منم اینجوری ام صبا .فکرم که مشغول باشه خوابم بهم میریزه.
امیدوارم تو هم زود به آرامش برسی

دومین جشنواره مجازی کتابخوانی دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:22 ب.ظ http://attarlibrary.ir

دوست بزرگوار
دومین جشنواره بزرگ مجازی کتابخوانی در دو رده سنی آزاد و نوجوانان در حال برگزاری است. ضمن دعوت برای شرکت در این جشنواره،از شما خواهانیم تا در اجرای این برنامه با پذیرفتن عنوان"همکار افتخاری" ما را یاری فرمائید.

دومین جشنواره مجازی کتابخوانی دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:27 ب.ظ http://attarlibrary.ir

دوست بزرگوار
دومین جشنواره بزرگ مجازی کتابخوانی در دو رده سنی آزاد و نوجوانان در حال برگزاری است. ضمن دعوت برای شرکت در این جشنواره،از شما خواهانیم تا در اجرای این برنامه با پذیرفتن عنوان"همکار افتخاری" ما را یاری فرمائید.

mahtab دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 04:15 ب.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

عزیزم سلام
به نظر من زیبایی زندگی در اینه که هوا همیشه آفتابی و یا همیشه ابری نباشه
پس ناراحت نباش گلم، بعضی وقتا یه مسائلی پیش میاد، مهم گذر از اونهاست، برات روزهای شیرین و پر از شادی رو آرزو میکنم

مرسی مهتاب خوبم .
چقدر قشنگ گفتی .واقعاً همین طوره .اگه سختی نباشه خوشیهای بعدش لذت نداره و بی ارزش میشه .

زهرا دوشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:30 ب.ظ http://negahetazeman.blogfa.com/

منم خیلی دلم میخواد یه تنوع بدم به زندگیم اما نمیشه باید یکی کنارم باشه کمکم کنه که اونم میگه فعلا خوبه ...
من وشوهرم سعی میکنیم به خونواده ش تا جایی که ممکنه کمکشون کنیم ولی احساس میکنم بعضی وقتا سواستفاده میشه ازین رفتارمون!!!!! البته فکر نکنی خونواده ش، نه، بچه های دیگه شون حس میکنم اونا وقتی میبینن ما هستیم خودشونو تو کمک بهشون کنار میکشن...به نظر من همسرت مرد فهمیده و آقایی هستش که این حرفو زده غصه نخور مطمئن باش اجرشو خدا چند برابرش بهتون میده

تنوع خیلی لازمه .
برای روحیه آدم خیلی خوبه .دیروز از خودم راضی بودم .چند تا کار عقب افتاده داشتم که با صرف نظراز استراحتم تونستم به اونها برسم .باور می کنی انجام کارهای عقب افتاده شیرین تر از استراحت بود برام ؟
شما لطف داری .می دونم اجرش پیش خدا محفوظه اما خوب فکر و خیال بد میاد سراغ آدم دیگه .لعنت بر شیطان

پری سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 02:34 ب.ظ http://0o0o0o0o.blogsky.com/

رزی جونم...فدات شم عزیزم ازین موارد همه جا فکر کنم هست...خونه ما که زباده ازین جور محبت های بابام و جبران نخواستیم در مقابل بدجنسی خانوادش...
اما من میگم آدم باید کاری کنه دل خودش آروم باشه و به دیگران و عکس العملشون کاری نداشته باشه و این البته سخته خیلی......
عزیز دلم یکم از خونه داری لذت ببر و توصیه میکنم برو کلاس آشپزی و خودت رو با آشپزی سرگرم کن مدتی و دنبال کار هم باش در کنارش....
نبینم چشمات خیس شه ها ...غصه نخور....شاد باش...کلی انرژی میفرستم براااااااااااات
بوووووووووووووس

فدای تو خواهر گلم بشم که اینقدر ماه و مهربونی .
دلم دیروز بدجور گرفته بود .
الان خیلی بهترم
انرژی ات دریافت شد نازنیـــــــــــــــــــــــــنم

mahtab سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 04:29 ب.ظ http://mynicechild.niniweblog.com

عزیزم کامنتها رو خوندم دیدم لازمه بگم که چقدر تو این مورد شبیه همیم:
انجام کارهای عقب افتاده برای من هم لذتی بسیار بیشتر از استراحت داره مخصوصا حالا که با داشتن یه وروجک همیشه کلی کار عقب افتاده دارم

ای جان .
دقیقاً همین طوره ،‌ اخه کارهای عقب مونده اعصابم رو بیشتر داغون میکنه تا خستگی .
شما هم که جای خود داره با این همه مشغله ای که داری .
البته خدا پسر گلت رو حفظ کنه .وجودش به همه چی می ارزه

ارزو چهارشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:54 ق.ظ http://maheno91.blogfa.com/

یادت افتادم گفتم سری بزنم سر فرصت میام میخونم

قربون تو ،
آرزوی خوبم ممنونم

مینا چهارشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:41 ب.ظ http://marriedwoman.blogfa.com

از اینکه شوهرت به خانواده اش می رسه، خوشحال باش..چون تو و بچه هات هم خانواده اش هستی و همین تعهد رو هم نسبت به تو داره و خواهد داشت..اما اگر دیدی جایی زیاده روی می کنه، کاری کن که متوجهش بشه..
این کاریه که من می کنم..

اتفاقاً یه جاهایی خوشحالم که این قدر احساس مسئولیت می کنه .
ولی خوب جاهایی هست که باید جلوش رو بگیرم البته به طور نامحسوس .که اون هم یه کم سخته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد